www.iiiWe.com » مولانا

 صفحه شخصی علی اکبر صحافی پور   
 
نام و نام خانوادگی: علی اکبر صحافی پور
استان: اصفهان - شهرستان: اصفهان
رشته: کارشناسی عمران - پایه نظام مهندسی: یک
شغل:  مشاور سازه
شماره نظام مهندسی:  20300591
تاریخ عضویت:  1389/01/20
 روزنوشت ها    
 

 مولانا بخش عمومی

7

بخوانید وچند بار بخوانید تا ضرب آهنگ درونی این غزل و حال مولانا را حس کنید و از عمق وجودتان بفهمید آنچه را که او گفته است . . . . . . نه سلامم نه علیکم
نه سپیدم نه سیاهم
نه چنانم که تو گویی
نه چنینم که تو خوانی
و نه آنگونه که گفتند و شنیدی
نه سمائم نه زمینم
نه به زنجیر کسی بسته‌ام و بردۀ دینم
نه سرابم
نه برای دل تنهایی تو جام شرابم
نه گرفتار و اسیرم
نه حقیرم
نه فرستادۀ پیرم
نه به هر خانقه و مسجد و میخانه فقیرم
نه جهنم نه بهشتم
چُنین است سرشتم
این سخن را من از امروز نه گفتم، نه نوشتم
بلکه از صبح ازل با قلم نور نوشتم ... گر به این نقطه رسیدی
به تو سر بسته و در پرده بگویــم
تا کســی نشنـود این راز گهــربـار جـهان را
آنچـه گفتند و سُرودنـد تو آنـی
خودِ تو جان جهانی
گر نهانـی و عیانـی
تـو همانی که همه عمر بدنبال خودت نعره زنانی تو ندانی که خود آن نقطۀ عشقی
تو خود اسرار نهانی تو خود باغ بهشتی
تو بخود آمده از فلسفۀ چون و چرایی
به تو سوگند
که این راز شنیدی و نترسیدی و بیدار شدی در همه افلاک بزرگی
نه که جُزئی
نه که چون آب در اندام سَبوئی
تو خود اویی بخود آی
تا در خانه متروکۀ هرکس ننشـــینی و
بجز روشنــی شعشـعۀ پرتـو خود هیچ نبـینـی
و گلِ وصل بـچیـنی....

دوشنبه 27 دی 1389 ساعت 10:26  
 نظرات    
 
مرتضی بیات 19:59 دوشنبه 27 دی 1389
2
 مرتضی بیات
این شعر قطعاً سروده مولانا نیست و شاعر شخص دیگری است
ناصر صالحی 13:15 سه شنبه 28 دی 1389
6
 ناصر صالحی
به نظر من هم این شعر سروده ی مولانا نیست.
ولی بسیار زیباست
جواد عزیزی اجیرلو 15:07 سه شنبه 28 دی 1389
5
 جواد عزیزی اجیرلو
این شعر منتسب به مولانا است مثل شعر "مرغ باغ ملکوت "
بهروز شیربان 17:07 سه شنبه 28 دی 1389
8
 بهروز شیربان
این شعر از مولانا نیست، سبک شعر نو هست، اگه آدرس این ابیات را تو کتاب های مولانا بدهید سپاسگزار خواهم بود
مرتضی بیات 18:31 سه شنبه 28 دی 1389
6
 مرتضی بیات
بر اساس جستجویی که در سایت‌های مختلف کردم شاعر این شعر زیبا شخصی است به نام فریدون حلمی که شغل اصلی او ساخت تنبک است.
حامد کلوشانی 00:30 چهارشنبه 29 دی 1389
5
 حامد کلوشانی
با مقایسه کردن کاملا مشخص میشه که نمونه اصلی شعر مولانا بسیار قویتر و زیباتره بخصوص شعر (یار مرا غار مرا ....
واقعا نابغه ادبیات فارسی است.
ممنون آقای افقری
فقط چرا خودتون خوشتون نیومده
شاید با فلسفه اش موافق نیستین... نمیدونم
علی پاک رو 09:42 چهارشنبه 29 دی 1389
5
 علی پاک رو
مهندس افقری عزیز ،
حقیقت که اشعار مولانا یکی از نمونه های بدیع و بی مانند آن می باشد ، مثل آینه می ماند که هر کس تصویر خود را در آن می بیند .
بنابرین اگر مفهوم مطلبی را ما متوجه نمی شویم ، باید حداقل اینقدر انصاف داشته باشیم که شاید احتمال داشته باشد که ما منظور اصلی آن را متوجه نشده ایم .
من آنچه شرط بلاغ است با تو می گویم خواهی از سخنم پند گیر و خواهی ملال
بهروز شیربان 18:18 چهارشنبه 29 دی 1389
9
 بهروز شیربان
شاید اگر ارسال کننده مطلب هم نظری روی سایر نظرات میدادند بد نبود، زیرا درازای این بحث در غیاب ارسال کننده، باعث میشود ادب دوستان مثل ها و متل هایی رو به خاطر آورند.
منصور درستی 02:10 پنجشنبه 30 دی 1389
7
 منصور درستی
فارغ از موضوع داشتن یا نداشتن معنی ، و به دور از بحث فهم یا عدم فهم شعر مولوی، این شعر نه غزل است و نه شعر نو.قالبی است موسوم به بحر طویل که از قوالب شعر کلاسیک(قدیم ) است.همانند : نکنم چکمه زپا و زسر خویش کله خود شجاعت نربایم .. و .....
جواد عزیزی اجیرلو 13:04 پنجشنبه 30 دی 1389
7
 جواد عزیزی اجیرلو
دوست عزیز اقای افقری
بحث شما درست ولی موضوع را اینگونه بررسی کنیم که شما چیزی نوشتی چه شعر چه متن ادبی چه شعر گونه هایت " من لیوان نیستم ... " یا "موبایل تویی ..." خوانند داشت و استقبال شد و طرفدار پیدا کرد میشود در مورد آن حرف زد .
اما دیوان شمس مولانا حدود 3200 غزل مختص خود را دارد بجز تعدادی غزل هم منتسب به ایشان است ، مثنوی و معنوی که جای خود دارد حال شاید در بین شعر ضعیف و یا بقول شما بی معنی هم داشته باشد کتاب آسمانی نیست که اشتباه در آن نباشد ، نقد خوب قابل پذیرش است اما نفی جایگاه شعر مولوی در ادبیات فارسی مثل نفی خورشید و ماه است .
من البته در مورد اشعاری که از مولانا نقل کردید و نوشته بودید بی محتوا هستند با شما هم عقیده نیستم اما انتقاداتی بر هر شاعر و شعری ممکن است وجود داشته باشد اما نفی موضوع مشکل را حل نمیکند .
بهتر است شما که در شعر و شاعری تبحر دارید ، شعری خلق کنید در حد اشعار بی محتوای مولوی ولی عام پسند و ما هم ارادت پیدا کنیم به شما .
پرسیدن عیب نیست ندانستن عیب است.
موفق باشید
علی پاک رو 10:41 شنبه 2 بهمن 1389
9
 علی پاک رو
دوست عزیز جناب مهندس افقری
اگر واقعا ( نه از روی طنز ) شما به آن درجه از توحید برسید که خدا را در موبایل ، کتاب ، دفتر ، خودکار ، لپ تاپ، دستمال کاغذی ، ایمیل، اینترنت ،آدامس خروس، خروس قندی ، خروس زهری و ... ببینید مطمئن باشید که شعر سپیدتان همچون غزلیات مولانا و دوبیتی های بابا طاهر و .... برای قرون متمادی سینه به سینه شیدایان حق منتقل می گردد ، چرا که آنچه از دل براید لاجرم بر دل نشیند .
به صحرا بنگرم صحرا ته وینم
به دریا بنگرم دریا ته وینم
به هر جا بنگرم کوه و در و دشت
نشان از قامت رعنا ته وینم
ببین دوست من اگر مخاطب عقل باشد آن زمان فرمایش شما کاملا متین است که باید از صنعت ایجاز بهره جست و صرفا میتوان گفت :" خدایا تو همه چیز هستی والسلام "و یا به عبارت دیگر وحده لا اله الا الله ، ولی یک زمان شما داستان عاشقانه ای را بازگو می کنید که مخاطب آن احساس است ، دراینجا این فرمول استفاده از ایجاز صدق نمیکند چون اگر این چنین بود آنگاه
• کتاب خسرو و شیرین نظامی گنجوی به یک جمله " خسرو عاشق شیرین بود والسلام "
• کتاب لیلی و مجنون نظامی گنجوی به یک جمله " مجنون عاشق لیلی بود والسلام "
• رومئو و ژولیت نمایشنامه‌ درام عاشقانه ویلیام شکسپیر به یک جمله "رومئو عاشق ژولیت بود والسلام "
• فیلم تایتانیک جیمز کامرون به 30ثانیه فیلم که در آن جک داوسن به رز دوویت بوکیترمی گوید "من تو را خیلی دوست دارم والسلام"
• و .............................................
خلاصه می شد و دیگری چیزی به نام ادبیات عاشقانه یا ژانر رومانتیک در سینما باقی نمی ماند ، در صورتیکه می بینیم که
• یک نکته بیش نیست غم عشق و زین عجب کز هر زبـان که می شنــوم نا مکّرر است
و اوج زیبایی این هنرها در به تصویر کشیدن این شور و شیدایی است و این نکته را باید مد نظر داشت که زبان دل را تنها با گوش دل می توان شنید و به قولی : پیش آی و گوش دل به پیام سروش کن